گیتار

تازه ها

گیتار

نظرات (0)

هنر گوش دادن

اکثر  تازه کارها و کسانی که از تجربه کافی برخوردار نیستند،وقتی به موسیقی کلاسیک و یا هر موسیقی جدی و اصولی گوش میدهند،معمولا آنرا پیچیده،مبهم و حتی نازیبا در میابند.چرا؟برای لذت بردن از یک موسیقی جدی و اصولی باید چکار کرد؟

قبل از هر چیز باید بدانیم که بین شنیدن و گوش دادن تفاوت بزرگی وجود دارد.شنیدن فعلی غیر ارادی ست که طی آن صداهای پیرامون ما-بدون آنکه بخواهیم-وارد گوش ما میشوند.این صدا ممکن است موسیقی باشد یا صدای مکالمه دو نفر یا صدای بوق یک ماشین در خیابان.

اما گوش دادن کاملا ارادی ست.یعنی ما بطور کاملا ارادی به صدایی گوش دهیم و سعی کنیم آنرا درک و تجزیه و تحلیل کنیم و در نهایت آنچه را می خواهیم از ان برداشت کنیم.

در مورد موسیقی اصولی قطعا باید فعل گوش دادن را بکار برد.در واقع نمیتوان به یک سمفونی،اپرا،فوگ یا هر موسیقی جدی دیگری در هنگام رانندگی،درست کردن سالاد یا خوردن آجیل گوش داد و لذت برد.بلکه باید وقت خاصی برای شنیدن چنین موسیقی اختصاص داد و روی آن تمرکز کرد.

اهمیت تربیت و پرورش گوش در موسیقی چنان است که خوب گوش دادن به موسیقی را یک هنر محسوب میکنند و از اصطلاح "هنر شنیدن" استفاده میکنند.چندین کتاب در این زمینه تالیف شده تا به علاقه مندان را در درک بهتر موسیقی یاری رساند.

قبل از پرداختن به موضوع پرورش گوش،باید به مطلب مهم دیگری یعنی مطالعه و کسب اطلاعات لازم در زمینه موسیقی اشاره کنیم.جمله معروفی ست که میگوید: "مردم با چیزی مخالفند که از آن اطلاعی ندارند"

برای درک زیبایی های موسیقی و لذت بردن از آن،یادگیری و مطالعه مبانی و اصول اولیه آن لازم است.یک شنونده خوب موسیقی باید تئوری و تاریخ موسیقی را تا حدودی بداند و با سازهای متداول آشنایی نسبی داشته باشد و صدای آنها را تشخیص دهد.

قبل از گوش دادن به یک قطعه سعی کنید در مورد فرم وقالب آن،آهنگساز اثر و ملیت او تحقیق و مطالعه کنید.اگر بتوانید تجزیه و تحلیلی در مورد قطعه مورد نظر پیدا کرده و مطالعه کنید،در درک بهتر آن اثر بسیار مفید است.

بهتر است از گوش دادن به آثار ساده تر،با ملودی های کوتاه و آشنا و ریتم روان شروع کنید.درک قطعات طولانی،پیچیده،مدرن،شلوغ و آتونال برای مبتدی ها و شنوندگان غیر حرفه ای بسیار سخت است.آثار تکنوازی اغلب راحت تر از آثار ارکستری هضم میشوند.با فرم ها ی کوچک و ساده مثل یک والس یا نکتورن خیلی راحت تر میتوان ارتباط برقرار کرد تا فرمهای بزرگ و پیچیده مثل سمفونی یا فوگ.

اگر میخواهید سمفونی گوش کنید بهتر است ابتدا از سمفو نی های هایدن شروع کرده سپس سراغ سمفونی های موتزارت بروید و بعد از آن بتهوون.نه اینکه از ابتدا با شنیدن سمفونی های گوستاو ماهلر آغاز کنید.

در میان دوره های موسیقی،آثار دوره کلا سیک از همه بیشتر قابل درک هستند چون آهنگسازان این دوره به خلاصه گویی،سادگی،استفاده از ملودی های کوتاه،متقارن و عامیانه،ریتم های ساده و بافت سبک اعتقاد داشتند.پس از دوره کلاسیک آثار دوره رنسانس انتخاب مناسبی ست.

در مورد دوره باروک آثار هموفونیک این دوره مثل کنسرتوهای ویوالدی وآلبینونی،سونات های اسکارلاتی و برخی از آثار هندل را میتوان راحت تر درک کرد تا قطعات پلی فونیک مثل فوگ های باخ.در میان آثار دوره روماتیک نیز بهتر است از آثار آهنگسازانی همچون شوبرت،مندلسون و شوپن شروع کنید(بویژه آثار کوتاه این آهنگسازان).درک آثار بزرگ،نوگرا و طولانی آهنگسازانی همچون لیست،ماهلر و واگنر برای مبتدی ها راحت نیست.

قطعات دوره مدرن اغلب پیچیده،مبهم و آتونال هستند که در آنها از ریتم های بسیار پیچیده و متغیر،ملودی های گوشه دار و غیر قابل پیش بینی،گام های جدید و صداهای نامطبوع استفاده میشود که گوش دادن به آن حتی برای شنوندگان با تجربه نیز دشوار است.لذا به مبتدی ها توصیه میشود  قبل از شنیدن آثار دوره های قبل و کسب تجربه لازم سراغ قطعات این دوره نروند.

در پایان منابعی که میتواند علاقه مندان را در بهتر  گوش دادن به موسیقی و لذت بردن از آن کمک کند معرفی می کنیم.

- تئوری موسیقی(مصطفی کمال پورتراب)

- درک و دریافت موسیقی(راجر کیمی ین)

- فرهنگ تفسیری موسیقی(بهروز وجدانی)

- فرهنگ بزرگ موسیقی(رولان دوکانده)

- آشنایی با سازهای ارکستر (یهودی منوهین)

- دعوت به شنیدن(وینک-ویلیامز)

- بیان اندیشه در موسیقی(سیدنی فینکلشتلین)

- ساز شناسی(پرویز منصوری)

rosette.mihanblog.com