تازه ها
حال عاشق
غزلی را با نام. حال عاشق. تقدیم میکنم و منتظر نظرات شما عزیزانم هستم .
دیده گریان ، سینه پرخون ، دل کباب
مانده ام آشفته ، با حال خراب
روزگاران رفت و ٱب از سر ، گذشت
سوزم از غم ، ساقیا ، جامی شراب
عشقها مردند و شادی کو ؟ کجاست ؟
از گل و بلبل نمانده. جز سراب
دفتر عمرم به پایان میرسد
در درون سینه دارم ، التهاب
بر لب بامست اکنون ، آفتاب
از من ای ٱرام جان ، روئی متاب
من همان (محمود ) عاشق بوده ام
دیده گریان ، سینه پرخون ، دل کباب
قم. - ۹۴/۹/۸. محمود انصاری کلیبری. باتشکر