تازه ها
شب غم آلود
غزلی را بانام. ( شب غم آلود ) بحضورتون تقدیم میکنم با این تو ضیح که وزن این غزل سنگین هست و
وزنیست که کمتر با این وزن غزل سروده شده لذا جت اطلاع عرض میکنم که نام این وزن در عروض
بحر مجتثّ مثمن مخبون نامیده میشود و وزن آن عبارتست از : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن .
منتظر نظرات شما یاران مهربونم هستم. باتشکر بسیار
هرشب درون دیده میشکنم جام خواب را
تا بنگرم ز پشت پرده ی شب ، آفتاب را
هرلحظه خیره خیره مانده نگاهم به راه تو
تا افکنی سحر ، زچهره ی زیبا نقاب را
همچون سپند روی شعله ی آتش ، نشسته ام
شبها ببین به دشت سینه ی من ، التهاب را
در آیه های ناب لاله ی خونین نوشته است
برجان عاشقان خسته ، دل ِ چون کباب را
از جور و ظلم روزگار چه جانها به لب رسید
بنگر به سرنوشت تیره ، غم ِ بی حساب را
آری چو برق و باد میگذرد عمر و زندگی
هیچ اعتبار نیست ، زندگی پر شتاب را
با چشم تیز بین نگر ، که نمانده است فرصتی
در روزگار سخت حادثه ، عمر حباب را
ای خارهای سخت ِ رفته به پا ، نیک بنگرید
پایان تلخ و پر توهّم و نقش سراب را
(محمود) قصه های غصه به پایان نمیرسد
ساقی بیا ، بیار در شب پرغم ، شراب را
قم. ۹۴/۹/۳۰