تازه ها
خشونت والدین و اعتیاد فرزندان
رابطه بین خشونت والدین و اعتیاد فرزندان
تقریبا در تمام پژوهشها نقش موثر روابط خانوادگی در پدید آمدن اعتیاد و تداوم آن با درمان اعتیاد و پیشگیری از آن مورد تایید قرار گرفته است. همه افراد شخصیت مقاوم و مبارز ندارند که بتوانند هنگام بروز مشکلات با موفقیت عمل کنند و بحرانهای زندگی را به خوبی پشت سر بگذارند. بعضی از انسانها در برابر موقعیتهای استرسزا به شدت احساس درماندگی میکنند. در چنین موقعیتهایی خانواده خوب و روابط عاطفی رضایت بخش میتواند تکیهگاه مطمئنی برای فرد باشد.
افزایش حضور والدین در منزل، تقویت ارتباطهای عاطفی میان اعضای خانواده، توجه به ارزشهای اخلاقی و معنوی در زندگی و اهمیت قائل شدن پدر و مادر برای مبانی اعتقادی، ارزشی و مذهبی کمک میکند که جوان با به کارگیری راهکارهایی از جانب خانواده، بتواند سکان زندگی خویش را در میان دریای پر تلاطم جوانی به سلامت هدایت کند و به ساحل نجات و خوشبختی دست یابد.
هر نوع کمبود عاطفی یا روابط آشفته در خانواده، فرد را دنبال عامل تسکیندهنده میکشاند و این خطر بزرگ بویژه وقتی جدی تلقی میشود که گروههای سودجو و پلید به آسانی در گوشه و کنار شهر مواد مخدر را توزیع میکنند و باندهای قاچاق به این فاجعه دامن میزنند.
طبیعی است که خانواده نقش قابل ملاحظهای در شکلگیری شخصیت و رفتار کودک دارد. محیط گرم و دوستانه خانواده که در آن پدر و مادر و اعضای دیگر خانواده، دارای روابط خوب و صمیمانهای هستند، معمولا کودکانی سالم، با شخصیتی مثبت و فعال بار میآیند که بازتاب عشق و علاقه خانوادگی را به صورت کار و کمک به دیگران نشان میدهند.
برعکس، خانواده از هم پاشیده و زندگی در محیطهای آلوده و منحرف کننده، عدم مراقبت دقیق والدین و بیتوجهی آنان به امر تعلیم و تربیت فرزندانشان، اساس کمروییها را در کودکی پایهگذاری مینماید که این امر در نوجوانی با شدت ظاهر میگردد.
اکثر معتادین جامعه ایرانی در سنین نوجوانی و جوانی به این معضل مبتلا میشوند. یکی از عواملی که در گرایش آنها به اعتیاد خیلی تاثیرگذار است، رفتار والدین است. رفتار خشونتآمیز والدین در کودکی و نوجوانی تاثیر بسزایی دارد و اثر آن را در دوران جوانی مشاهده میکنیم.
نوجوان مورد خشونت واقع شده است سعی میکند این رفتارها را جبران کند و چون راه درست مقابله را نمیداند معمولا به انواع انحرافات روی میآورد.
درگیری و نزاع بین والدین در محیط خانواده موجب سلب آرامش و آسایش فرزندان در خانه میشود. لذا آنها ترجیح میدهند که بیشتر وقت خود را در خارج از منزل سپری کنند. کمبود محبت والدین آنان را جذب محبتهای ظاهری گروههای منحرف میسازد و برای رهایی از سختیها و مشکلات زندگی به تشویق این گروهها به مصرف مواد مخدر روی میآورند.
خشونت خانگی یک بلای جهانی است که پیکر خانواده و جامعه را تخریب و سلامتی افراد را تهدید میکند. خشونت علیه کودکان و نوجوانان اگرچه در نگاه اول، پدیدهای فردی به نظر میرسد، اما با توجه به پیامدهای سوء آن که در نظم و سلامت جامعه اختلال و آشفتگی ایجاد میکند و منشاء بسیاری از رفتارهای انحرافی همچون سوءمصرف مواد و الکل، خودکشی، روسپیگری، فرار از خانه، رفتارهای بزهکارانه و جرایم جنسی و غیره اقتضا میکند که این معضل را جزو آسیبهای اجتماعی بسیار جدی به شمار آوریم. عوامل زیادی در بروز خشونت خانگی نسبت به کودکان و نوجوانا نقش دارند.
والدین آزاردهنده، اغلب خود قربانی سوء رفتار جنسی و جسمی در دوران کودکی بودهاند، شرایط زندگی پراسترس نظیر فقر، انزوای اجتماعی، فقدان نظام حمایتی و سوءمصرف موادمخدر از سوی والدین و موارد متعدد دیگر، سطح استرس را در خانوادههای آسیبپذیر بالا برده و احتمال رفتار خشن و مسامحه را در مورد کودکان افزایش میدهد.
انزوای اجتماعی و تنهایی والدین منجر به فقدان حمایت اجتماعی میشود. خانوادههایی که حمایت اجتماعی دریافت میکنند و جهت اجرای نقش خود کمک و راهنمایی میشوند، کمتر ممکن است فرزندان خود را تنبیه کنند. خانوادههایی که شبکه اجتماعی گستردهای ندارند، میزان بدرفتاری بالاتری نسبت به فرزندان اعمال میکنند. در خانوادههایی که با دیگران کمتر تماس دارند، احتمال بدرفتاری با فرزندان افزایش خواهد یافت.
سلامت نیوز