نشر توسط:admin Views 30 تاریخ : 5 ارديبهشت 1395 نظرات ()
قبلا صحبت کرده بودم از این که شجریان تقریبا هیچ زحمتی برای آلبوم هاش نمی کشه و چنان که از آلبوم هاش بر میاد (گیر دادن وحشتناک به حافظ وسعدی)سواد ادبی و تسلط ادبیش از یک آدم معمولی که علاقه ای به ادبیات داره چه بسا کمتره ، شاهد این مدعا هم همونطور که گفتم آلبوم های فراوانشه که بنظرم هر وقت عزم اتشار آلبوم یا کنسرت می کنه اولین اتفاق لرزیدن تن حافظ توی قبره که : باز شجریان دیوان ما رو باز می کنه و چارپنج تا غزل زیبا وشورانگیزمارو با یاهاهاهاهاهااهای می خونه .من که خدا روشکر تحمل نداشتم همه آلبوم هاشو گوش کنم چه برسه که بخوام حفظ کنم ، البته شاید در آینده بصورت آماری و دقیق نشون بدم که چطور دمار از روزگار حافظ و در مقیاس کمی کوچکتر سعدی،درمیاره، اما اونچه قطعا اتفاق افتاده اینه که یکبار روی همه ی آلبوم هاش پلی کردم و کم کم بردم جلو تا ببینم چه چیزه جذابی توش هست که گلچین کنم و چیزیکه بجز چند استثناء مدام دیدم همان بوده که عرض کردم :هفت الی هشت دقیقه بی کلام های -معمولا- کسالت آور و خسته کننده بصورت چهارمضراب یا . . . ، بعد اگر دوباره دو سه دقیقه تکنوازی سه تار و یا ساز های دیگه نیاد بیست دقیقه یاهاهاهاهاهااهای.... تازه اگر تمام اون هفت هشت دقیقه اول یه تکنوازی بایک ساز که کسل کننده تر وخشکتر از یه چهارمضراب با ارکستراسیونه، نباشه .
بعدم که یه غزل دیگه ازحافظ بخت برگشته با ریتمی کمی متفاوت -مثلا-شبیه تصنیف ، البته و صد البته بین چند صد تا آلبوم و کنسرت که کم و بیش به این شکل ساخته شده تک و توک کارهای خوب و یا عالی پیدا میشه ، مثلا تصنیف شیدایی از کل آلبوم آستان جانان بسیار بسیار زیبا و دل انگیزه و تقریبا تنها اثر شور انگیز شجریانه ، اما برای من که آوازش جز کسالت چیزی به بار نیاورد و بزور یه کمشو گوش میدادم و می بردم جلو.یا آواز " یاری اندر کس نمی بینیم " و تصنیف " روز وصل دوستداران" در آلبوم بیداد و نه همه ی آلبوم بیداد و اما این مطلب رو قبلا گفتم و خیلی ها کم و بیش می دونستند اما نکته ی جالب که چند روز پیش بر حسب اتفاق در وبلاگی بنام "پیام نسیم" دیدم که ظاهراصاحبش از دوستداران آقای شجریانه،واون نکته نحوه ی ساخته شدن قسمتی از آلبوم "نوامرکب خوانی" بود به نقل از آقای شجریان ، که عینا در زیر آوردم :
http://payamenasim.mihanblog.com/post/245(( این آلبوم دردستگاه نوا اجراشده است.اهالی موسیقی خوب می دانند که دستگاه نوا (والبته راست پنج گاه )دستگاه زورآزمایی هنرمندان موسیقی است واجرای کامل آن کارهرکسی نیست.دلیل اینکه این آلبوم به مرکب خوانی هم معروف شده این است که علاوه بردستگاه نوا، به دستگاه ها وگوشه های دیگرهم سری زده شده وبه اصطلاح مدگردی شده است. نوا،شور، بیات ترک و سهگاه استادشجریان خاطره ای را ازاجرای این اثربه این شکل بیان نموده اند:(یک روز با آقای موسوی و چند تن از دوستان دور هم بودیم که این اجرا شد. ایشان شروع کردند به نوا زدن و من دیوان را ورق زدم، این شعر آمد، بعد دیوان را ورق زدم، چیز دیگری آمد که بیات ترک خواندم و بعد سهگاه خواندم. همینطور ادامه داشت و من در وسط کار ایشان دیوان را ورق میزدم و غزل دیگری میآمد و میخواندم. به این شکل شروع کردم به مرکبخوانی و یکی از کارهای خوب همین مرکبخوانی سعدی است)) البته درمقایسه کارهای خودشان که برروی غزلیات سعدی اجرانموده اند این مطلب رامی فرمایندوبهترین کاررابرروی غزلیات سعدی گل های171باهمراهی ارکسترملی ایران به رهبری فرهادفخرالدینی درچهارگاه می دانند که انشاالله بعدا مطلبی درباره آن خواهم نوشت))
یاعلی دیگه ورق میزدیم و میخوندیم،جالبه که نقل شده آقای شجریان در مورد ای اثر گفته موقع خوندن احساس کردم روی زمین نیستم ، حالا چطور وسط آسمون بودنش حواسش بوده که در جواب گوشه ی "گءوشت" خوندنش، استاد موسوی - همنواز نی- "شکسته" جواب داده و دلش اومده فضای زیباولذت بخش آسمان رو که کمتر نصیبش میشه رها کنه و بابت این داستان به استاد موسوی گیرهم بده ،از توانایی های خارق العاده ی استاده ! داستان ایراد گرفتن از جواب آواز دادن های موسوی هم از آقای جهاندار نقل میکنم ،در آینده کلیپشو خواهم گذاشت.