تازه ها
معرفی ردیفهای آوازی آلبوم عشق داند
عشق داند، عنوان یک آلبوم موسیقی سنتی ایرانی است با آواز محمدرضا شجریان و نوازندگی تار محمدرضا لطفی که در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ و در سفارت آلماناجرا شده و به طور رسمی در سال ۱۳۷۶ منتشر شده است.
نامگذاری این اجرا، در ارتباط با بیت «عاقلان نقطهٔ پرگار وجودند؛ ولی | عشق داند که در این دایره سرگردانند» از غزلی از حافظ است که در آواز اجرا میشود.
این آلبوم در آواز ابوعطا اجرا شده و اشعار آن از حافظ، باباطاهر و عارف قزوینی است
امروز با یکی از زیباترین آلبوم های استاد شجریان در خدمت شما هستم
"عشق داند" به همراه تار استاد لطفی.
تار: محمدرضا لطفی
آواز: محمدرضا شجریان
سال اجرا: ۱۳۵۹
سال انتشار: ۱۳۷۶
۱ در نظر بازی ما بی خبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
جمله اول درآمد ابوعطا
۲ عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
جمله دوم درآمد ابوعطا
۳ جلوه گاه رخ او دیده ی من تنها نیست
ماه و خورشید همین آینه می گردانند
جمله سوم درآمد ابوعطا
۴ عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
جمله اول حجاز
۵ مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم
آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند
اشاره کوتاه به یتیمک و جامه دارن
۶ لاف عشق و گله از یار بسی لاف دروغ
عشقبازان چنین مستحق هجرانند
جمله دوم حجاز
۷ مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار
ورنه مستوری و مستی همه کس نتوانند
کرد بیات
۸ گر شوند آگه از اندیشه ی ما مغبچگان
بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند
یتیمک اوج تحریر اصفهانک و فرود
حافظ غزلیات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
بحر: رمل مثمن مخبون محذوف
۱ به کشت خاطرم جز غم نرویه
به باغم جز گل ماتم نرویه
به صحرای دل بی حاصل مو
گیاه ناامیدی هم نرویه
دشتستانی
۲ به دشت افتاده مجنون زار و دلتنگ
چو سیل آورده چوبی در بن سنگ
به شب از آتش آه شرر بار
نماید دود و دم دامان کوهسار
خسرو و شیرین
۳ غم عشقت بیابان پرورم کرد
هوای بخت بی بال و پرم کرد
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
دشتستانی
۴ به روی دلبری گر مایل استم
مکن منعم گرفتار دل استم
خدایا ساربان آهسته می ران
که مو وامانده ی این قافله استم
دشتستانی
۵ عزیزم کاسه چشمم سرایت
میان هر دو چشمم جای پایت
از آن ترسم که غافل کج نهی پا
نشیند خار مژگانم به پایت
دشتستانی
۶ تو دوری از برم دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست
به جان دلبرم که از هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نیست
دشتستانی فرود به شور