نشر توسط:admin Views 25 تاریخ : 4 ارديبهشت 1395 نظرات ()
استاد حسین علیزاده: تأسف میخورم در دورهای زندگی میکنم که شجریان اجازهی کار ندارد.
من واقعاً احساس تأسف میکنم که در دورهای زندگی میکنم که شجریان اجازهی کار ندارد. درست است که او نسبت به این موضوع سکوت پیشه کرده است، اما من به عنوان تعهد و وظیفهی هنری-اجتماعی خود بارها نسبت به آن اعتراض کردهام و گفتهام هیچ افتخاری برای ایران نیست که هنرمندی مثل او را ممنوع[از]کار کنند؛ چرا که او ممنوعشدنی نیست.
وب سایت هواداران استاد محمد رضا شجریان: استاد حسین علیزاده این سخنان را در گفتگو با ویژهنامهی نوروزی روزنامهی «شرق» گفته است که بخشهای مهم این گفتگو را در زیر میخوانید:
▪️فضای موسیقی در ایران، فضایی است که نه منتقد دارد و نه رابطهی هنرمندانش با یکدیگر، رابطهای خارج از کلیشههای سنتی است. شاید به این دلیل که ما اهالی هنر، اینطور بار میآییم که چندان ارتباطی با همدیگر نداشته باشیم و نقدهایمان را در درون فضای موسیقی کشور مطرح نکنیم؛ اما من فکر میکنم بعد از انقلاب، رشد اجتماعی بهگونهای بود که دیگر امروز نمیتوانید نسبت به مسائل اجتماعی اطرافتان بیتفاوت باشید.
▪️در این ۳۷ سال کارزاری بوده که همه را، حتی موسیقیدانها را، به سمت مسائل اجتماعی سوق داده و حالا شما نمیتوانید هویت ملی و جهانی خود را کتمان کنید و برای بهدست آوردن این هویت هم باید از سرزمین مادریتان دست به کار شوید؛ بنابراین من باید در چنین فضایی لب به سخن میگشودم؛ اما با حفظ احترام دیگران، تا هنرمندی از حرفهایم آزرده نشود.
▪️قطعاً موسیقی ما بهخاطر شرایطی که در ایران دارد، بیش از هر چیز از نگاهها و دغدغههای اجتماعی میتواند به سمت رشد برود؛ البته جامعهی موسیقی ما را نمیشود بهصورت یکدست تعریف کرد؛ چرا که هر کسی متعلق به یک جریان فکری و اعتقادی است.
▪️چه کسی بهتر از من، قدر شجریان را میداند؟ چه کسی بهتر از من میداند شجریان یا شجریانها چه ارزشی برای این مملکت دارند؟ مدام میگوییم تخت جمشید و عالی قاپو و سی و سه پل جزء آثار ماندگار فرهنگی ما هستند؛ شجریان هم به نظرم یکی از همین آثار ماندگار ماست و حتی فراتر از آن. حالا مردم به شجریان میگویند خسرو آواز ایران، این از آن اصطلاحاتی است که ممکن است من دوست نداشته باشم؛ اما ذات شجریان را دوست دارم و در طول ۴۰ سال، شاهد طلبگی او، شاهد عشق او بوده و هستم.
▪️آن چیزی که واقعاً تأثیر اصلی دارد، بخش اجتماعی موسیقی است؛ نه اینکه صرفاً منظورم برگزاری یک کلاس خوب درس یا داشتن یک استاد خوب باشد، نه! اگر موزیسین بهترین دورهها را ببیند و بهترین آموزشها را طی کند؛ ولی نگاه و شعور اجتماعی نداشته باشد، هنرش تأثیری ندارد. به همین خاطر است که من فکر میکنم موسیقیدان باید روشنفکر بوده و بینش داشته باشد.
▪️به نظرم شجریان، باعث شده موسیقی در جامعهی ما احترامی چندین برابری پیدا کند. او فراتر از یک خواننده عمل کرده و به همین خاطر که هنرمند بزرگی است و تأثیرگذار، گاهی اوقات هم باید سر حرف خودش بایستد و پاسبان جایگاه خودش باشد.
▪️کسی که «ربنا» را خوانده و دل اقشار مختلف مردم را در پای سفرههای افطار تسخیر کرده، یک جایگاه ویژهی مردمی دارد. اتفاقاً میخواهم بگویم که چنین شخصیتی توانسته در دل مردم مذهبی هم جا باز کند، چرا دستیدستی میخواهیم او را به صف غیرمذهبیها بکشانیم؟ البته پاسخ سؤالم را میدانم. میگویند اگر شجریان اینطور است پس چرا ما متوجه نمیشویم؟ قبول دارم که تظاهر نمیکند اما نباید هم بکند، مذهب باید در قلب انسانها باشد نه اینکه آن را نمایش دهند.
▪️در روزهایی که نسبت به عدم پخش ربنای او واکنشهایی به وجود آمد، دلیل دفاع من از شجریان بهخاطر احترام به هنر بود. همهی ما خواهیم رفت و زمان خواهد گذشت؛ اما تاریخ یک روز شهادت میدهد بر شجریان، هنرمندی با این درجه از هنر، چه گذشت و چه رفتارهایی با او شد. شجریان درخواست مجوز نمیکند چون واقعاً چه کسی میخواهد به او مجوز بدهد؟ به نظرم مجوز اصلیاش را از مردم گرفته است. شجریان در قلب مردم جا باز کرده و حالا مجوز چه ارزشی میتواند داشته باشد؟ دردناک اینجاست که در انتخابات از شجریان استفادهی تبلیغاتی میشود و بعد خبری از مجوز نیست. من اگر وزیر ارشاد بودم و به شجریان مجوز کنسرت نمیدادند، از سمت خود استعفا میکردم؛ چرا نکنم؟
▪️من واقعاً تأسف میخورم در دورهای زندگی میکنم که شجریان اجازهی کار ندارد. درست است که او نسبت به این موضوع سکوت پیشه کرده است، اما من بهعنوان تعهد و وظیفهی هنری-اجتماعی خود بارها نسبت به آن اعتراض کردهام و گفتهام هیچ افتخاری برای ایران نیست که هنرمندی مثل او را ممنوع[از]کار کنند؛ چرا که او ممنوعشدنی نیست.
- ایسکانیوز