تازه ها
ویتامین حادثه ای!
این خاطره کوتاه قبلا" توی صفحه فیسبوکم نوشته شده ولی خب اینجا دوستانی رو دارم که اونجا ندارم....
سرم پائین بود و مشغول نوشتن نسخه بودم، پیرمرد روستائی با اون لهجه قشنگش گفت : دکتر بهش ویتامین حادثه ای هم بدم خوبه؟
خودکارم روی کاغذ خشک میشه، یه لحظه تمام کتاب ها و جزوات داروشناسی از جلو چشام رد میشن...
" ببخشید، چی بهش بدی؟ K "
ویتامین حادثه ای ، برادرم همش به گاوش میزنه میگه خیلی خوبه!
پ . ن:
کار کردن توی محیط های روستائی هر روزش خاطرات جالب داره، تلخ و شیرین، کلا" حس خوبیه!