تازه ها
بیماری لایم در دندانپزشکی
علائم باليني شامل تب، سردرد، خستگي و خارش و قرمزي در محل گزش کنه ميباشد. اگر درمان نشود عفونت به مفاصل، قلب و سيستم عصبي سرايت ميکند (جدول ۱). بيماري لايم بيشتر بر اساس علائم باليني و اقامت در محلي که کنهي زياد وجود دارد مانند دامداري و مناطق کشاورزي و قرمزي در محل نيش کنه تشخيص داده ميشود و در مراحل بعدي تستهاي آزمايشگاهي در تشخيص کمک ميکند. بيشتر موارد بيماري لايم ظرف چند هفته و يا چند ماه با آنتيبيوتيکها درمان ميشوند.

روش پيشگيري شامل از بين بردن گزندگان مانند کنه و شپش توسط حشرهکشها و همينطور بهداشت دامداري و مراتع کشاورزي است. پوشيدن لباس سفيد که بهتر وجود کنه را در لباس مشخص ميکند مفيد است. کنه که بيماري لايم را انتقال ميدهد ميتواند ساير بيماريهاي Tick-Borne را نيز منتقل کند.
علت نامگذاري اين بيماري به نام لايم اين است که در سال ۱۹۷۵ ميلادي در شهري به نام Lyme در ايالات متحده اين بيماري مورد توجه قرار گرفت و بالاخره در سال ۱۹۸۱ روش انتقال بيماري و عوارض آن به وسيلهي دکتر Willy Burgdorferi شرح داده شد. بيماري لايم بيماري مشترک انسان و دام Zoonosis ميباشد که Reservoir آن بعضي دامها و Vector آن کنه است. آنتيبيوتيک مناسب براي درمانCeftriaxone, Penicillin, Amoxicillin, Doxycyline ميباشد چون داکسي سايکلين يک فرآوردهي تتراسيکلين است نبايد در بانوان باردار و کودکان به علت تغيير رنگ دندانها تجويز شود.
پيشآگهي اين بيماري اگر چه موارد مرگ و مير خيلي کم است (Low Mortality) ولي Morbidity زياد است و حتي بعد از درمان طولاني حدود ۶۰ روز با آنتيبيوتيک گاهي کليه علائم بيماري بهبود پيدا نميکند و به نوعي بيمار رنجور و حتي معلول است. از نظر اپيدميولوژي اين بيماري در نيمکرهي شمالي بيشتر ديده شده، در شمال آمريکا، بريتانيا، اسکانديناوي و روسيه در شمال آفريقا در کشور مراکش، الجزيره، تونس و مصر و همچنين در شرق آفريقا در کشور کنيا ديده شده است. در استراليا گزارش هاي کمي از اين بيماري وجود دارد که گفتهاند بيماران در مسافرت خارج از استراليا مبتلا و آلوده شدهاند . در کانادا در اونتاريو، مانيتوبا، گزارش شده در اروپا مواردي در اروپاي مرکزي مخصوصاً کشور اسلوني و اتريش و به تعداد کم در ايتاليا و پرتغال نيز وجود دارد. در آمريکاي جنوبي در برزيل (سال ۱۹۹۳ ميلادي) و کلمبيا و بوليوي ديده شده. در ايالات متحده، مرکز کنترل بيماريهاي واگير (CDC) در هر صد هزار نفر ۹/۷ نفر را مبتلا به بيماري لايم ميداند و در ۴۹ ايالت بيماري لايم گزارش شده است.
رابطه بيماري لايم و آمالگام
جيوه در بدن انسان ايمني را در برابر بيماريهاي عفوني کاهش ميدهد و به همين دليل ميگويند افرادي که مسموميت با جيوه دارند بيشتر استعداد مبتلا شدن به عفونتهاي مزمن مانند بيماري لايم دارند و به عکس بيماري لايم بدن را ضعيف ميکند و ناتواني سبب ميشود تا انسان نتواند مواد سمي که وارد بدن ميشود مانند جيوه سمزدايي کند و مبتلايان به بيماري لايم به همين دليل داراي تراکم بيشتري از جيوه در بافتهايشان هستند. چون بحث بيماري لايم در سالهاي اخير توسعه يافته لذا هنوز معلوم نيست تماس طولاني با جيوه سبب استقرار بيماري لايم شده يا اينکه بيماري لايم سبب عدم توانايي انسان در دفع مواد سمي مانند جيوه است.
ممکن است افرادي باشند که بيماري لايم ندارند ولي از نظر ارثي زمينهي مساعد براي نگاهداري جيوه در بدن و عدم دفع کامل آن داشته باشند مانند بيماراني که به علت نارسايي کبد و کليه به اين مشکل گرفتار ميشوند و اگر چنين افرادي با اسپيروکت مولد بيماري لايم تماس پيدا کنند زودتر از بيماراني که در بدن آنها جيوه وجود ندارد به اين بيماري مبتلا ميشوند يا همانطور که قبلاً اشاره شد شخصي کاملاً سالم و توانا بدون زمينهي ارثي ممکن است در اثر گزش کنه مبتلا به بيماري لايم بشود و توان او کاهش يافته و توانايي سم زدايي و دفع جيوهيي که به راههاي گوناگون وارد بدن ميشود ندارد و در بعضي بافتها باقي ميماند.
امکان ديگري که پژوهشگران گفتهاند اين است که اسپيروکت ايجاد کنندهي بيماري لايم در محيط دور خود جيوه جمعآوري کرده و به اين ترتيب چون جيوه کاهش دهندهي نيروي ايمني بدن است لذا جيوه که يکي از فلزات سنگين است بعد از ورود به بدن دور اسپيروکتها باقي ميماند. به هر حال بين تراکم جيوه و بيماري لايم يک ارتباط مستقيم و پيوسته وجود دارد و به همين دليل در مناطقي که بيماري لايم زياد ديده ميشود (شبيه به حالت اندميک) توصيه ميشود. در مورد خوردن ماهي و همينطور کپسولهاي روغن ماهي چه به صورت روغن کبد ماهي و چه به صورت روغن ماهي که احتمال دارد با مقدار کمي جيوه همراه باشند (به علت آلودگي آب دريا و درياچه و حتي رودخانهها با مواد سمي و منجمله جيوه) و همينطور استفاده از آمالگام جهت پرکردن دندانها احتياط کنند و چون بيماري لايم وجود جيوه را در بافتهايي از بدن افزايش ميدهد لذا بهتر است به صورت آمالگام جيوهي اضافي وارد بدن انسان نشود و در اين موارد برحسب موقعيت از مواد ديگري مانند اينلي طلا، ورقههاي طلا Gold Foil، کمپوزيت، اينليهاي سراميک و ساير امکاناتيکه موجود است و متخصصان ترميمي و مواد دنداني به آنها اشراف کامل دارند استفاده شود. در مورد آلوده بودن غذاهاي دريايي به مقدار اندکي جيوه بايد متذکر شد که خرچنگ داراي جيوهي کمتر و ارهماهي و ماهي تن داراي جيوهي بيشتري در بين غذاهاي دريايي هستند که در اين مورد بهتر است بانوان باردار در دوران بارداري کمتر از غذاهاي دريايي و بخصوص ماهيتن و گوشت ارهماهي استفاده کنند. همچنين دود حاصله از سوخت فرآوردههاي نفتي در خودروها، حشرهکشها، کودهاي کشاورزي، پودر تالک، بعضي رنگها و حلالها، بعضي داروهاي ملين و ضد يبوست، بعضي مواد آرايشي، واکس کفش و چوب، باتريها نيز داراي مقاديري جيوه هستند. علائم مسموميت، TREMOR، تورم لثه، کرامپ عضلاني، ضعف و بيحالي است.
تظاهرات باليني
به طور خلاصه شامل عفونت موضعي به اين صورت که پس از يک دورهي کمون ۳ تا ۳۲ روز اريتماميگرانس Erythema Migrans به شکل يک پاپول يا ماکول قرمز رنگ در محل گزش کنه شروع ميشود.
پس از گذشت چند روز ياچند هفته ارگانيسم اغلب به طور هماتوژن به مناطق ديگر گسترش مييابد و در اين موارد بيماران دچار ضايعات پوستي که با سردرد شديد، سختي خفيف گردن، تب و لرز، دردهاي عضلاني، اسکلتي، آرترالژي و خستگي همراه است شده و گاهي هم لنفادنوپاتي، اسپلنومگالي، هپاتيت، گلودرد و سرفه، ورم ملتحمهي چشم، ورم بيضه نيز همراه ميشود. معمولاً چند هفته پس از شروع بيماري حدود هشت درصد بيماران دچار بيماري قلبي و يا عصبي ميشوند.
بايد توجه داشت پاسخ ايمني در بيماري لايم به تدريج به وجود ميآيد و پس از هفتههاي نخست بيماري به تدريج تيتر آنتيبادي اختصاصي IgM بين هفته دوم و ششم به حداکثر ميرسد.
در ايالات متحده، واکسن براي بيماري لايم در دسترس است و در سه دوز انجام ميشود توجه شود ترتيب واکسيناسيون طوري انجام شود که دوز سوم در ماه آوريل (حدود اواخر فروردين ماه) زده شود تا بيمار در تابستان که بيشتر فصل ابتلاي به اين بيماري و گزش کنه است. حداکثر تيتر آنتيبادي را داشته باشد. در مناطقي که با کنه تماس دارند واکسيناسيون ضروري است.
در خاتمهي مقاله با اجازهي متخصصان دندانپزشکي ترميمي و مواد دنداني به اين نکته نيز اشاره ميشود که در دو دههي ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ ميلادي پر کردن دندان با آمالگام تقريباً منسوخ و در تمام دنيا بخصوص کشورهاي سويس و اسکانديناوي و در رأس آنها سوئد اقدام به خارج کردن آمالگام از دندانها و جانشين کردن با کمپوزيتها نمودند (از نظر بهداشتي ولي در بعضي کشورها از نظر زيبايي) حتي توسط يکي از نگارندگان اين نوشتار حدود ۲۶ سال قبل در مجلهي جامعه دندانپزشکان ايران (انجمن فعلي) مقالهيي دربارهي مسموميت با جيوه توسط آمالگام نوشته شد ولي به تدريج که هزينهي سنگين پرکردن با طلا و اينلي با آلياژ طلا و يا سراميک و مهارتهاي لازم مورد توجه قرار گرفت و از طرفي عدم مقاومت کمپوزيتها (حتي Molar Composite) در مقايسه با آمالگام، مشکلات ديگر پيش آمد آقاي دکتر Simonsen که از اساتيد ترميمي در آمريکا است در مجلهي JADA مقالهيي نوشت که خلاصهي آن اين است که مقدار جيوهيي که در پر کردگي يک دندان توسط آمالگام متصاعد ميشود خيلي کم و در حد تنفس مجاز است و سبب تجمع جيوه در بافتها بخصوص مغز و کليه نيز نميشود و بالاخره به علت ارزاني و سهولت کار و مقاومت در برابر فشارهاي وارده توصيه شده بود تا پيدا شدن مادهي مناسب جانشين براي دندانهاي آسياي بزرگ از آمالگام نيز استفاده شود و دستورالعملي براي سلامتي کارکنان مطب داده بودند که مهمترين آنها طرز جمعآوري و دفع باقي ماندهي آمالگام و داشتن تهويه در اتاق مطب و عدم تماس دست بدون دستکش با آمالگام و مواظبت در نگهداري ظروف محتوي جيوه بود که درب آنها را محکم بسته و در محل مناسب و به مقدار مورد احتياج نه به مقدار خيلي زياد انبار شود. در سال ۱۹۹۵در مجلهي Quin Tessence نيز مقالهيي توسط همان دکتر Simonsen آمده که بالاخره با مواد جديدي که در دست تهيه است عصر آمالگام بالاخره سپري ميشود. در صورتي که همکاران دندانپزشک بخصوص کساني که سالهاي زياد با آمالگام کار کردهاند بخواهند در ميزان جيوه در بدن خود آگاه شوند ميتوانند از طريق آزمايش خون و ادرار و به تازگي آزمايش موي سر اين کار را انجام دهند.