3

تازه ها

3

نظرات (0)

اصلا وابدا نميخوام هيچ عشقي بجز خانواده ام تو ذهنم باشه جه برسه به اينكه زبونم لال خيانت بكنم اين حرفو دارم صادقانه ميگم ......... خيلي وقته كه هميشه با خودم كلنجار ميرم كه چرا همچين حسي دارم با وجوديكه از اين حس متنفرم .........چند روز پيش يادم اومد وقتي كلاس سوم دبستان بودم و وقتي آخرين امتحان ثلث سوم رو گرفتن و بعد از اون ديگه بايد  نميرفتم مدرسه و تابستان بود از امتحان كه برگشتم  تو خونه شروع كردم به گريه كردن و زار زار گريه ميكردم براي همكلاسيهام كه ديگه نميشه هر روز ببينمشون  اين شايد خاطره باعث شد با خودم فكر كنم كه من از بچگي دوست داشتم تو چهره افراد زل بزنم و حركات ريز صورتشونو هنگام حرف زدنشون تماشا كنم شايد اين يكى از اون دلايلي باشه كه باعث شده اين حس لعنني كه دوست دارم با دختري حرف بزنم باشه من از خيانت متنفرم من واقعا هيچ دشمنى تو زندگىم ندارم و سعيم نميكنم كه برا خودم دشمن تراشي كنم  من واقعا احتياج دارم  كه اين حس بد از تو زندگيم محو بشه ............. ودر تلاشم اين حس رقت آور رو تو خودم از بين ببرم  ..... ممنون