نشر توسط:admin Views 27 تاریخ : 12 اسفند 1394 نظرات ()
روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه وهمسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنهخلاصههمسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم.... همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟خلاصهغضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟+++
+++
شما چیزی فهمیدید !!!!!!!من که نفهمیدماین نامه رو فقط همسر غضنفر میفهمه چی نوشته شده +++ حال ترجمه از زبان همسرشخط اول :حالت چه طوره زن ؟ خط دوم :بچه ها چه طورن ؟ خط سوم : مادرت چه طوره ؟ خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!! خط پنجم : فقط برگردم خونه.... خط ششم : می کشمت خط هفتم :غضنفر از آلمان... +++++ها ها ها ها خوش تون اومد