نشر توسط:admin Views 60 تاریخ : 30 بهمن 1394 نظرات ()
The snow glows white on the mountain tonightبرف سفید امشب بر روی کوه می درخشد
Not a footprint to be seenردپایی دیده نمی شود
A kingdom of isolationپادشاهی از انزوا
And it looks like I’m the queenو به نظر میرسد، آن ملکه من هستم
The wind is howling like this swirling storm insideباد دارد زوزه میکشد، شبیه این طوفان چرخانی که در درون است
Couldn’t keep it in, heaven knows I triedنمی توان آن را در درون نگه داشت، فلک میداند که من سعی کرده ام
Don’t let them in, don’t let them seeاجازه ندهید به آنها وارد شوند، اجازه ندهید به آنها دیده شوند
Be the good girl you always have to beیه دختر خوب باش، تو باید همیشه اینطور باشی
Conceal, don’t feel, don’t let them knowپنهانی، احساس نکن، اجازه نده که آنها بدانند
Well, now they know Let it go, let it goخوب است، الان آنها میدانند، رهایش کن، رهایش کن
Can’t hold it back anymoreنمیتوان بیشتر از این آن را عقب نگه داشت
Let it go, let it goرهایش کن، رهایش کن
Turn away and slam the doorروی برگردان و در را به شدت بهم بزن
I don’t care what they’re going to sayمن اهمیت نمیدهم به آنچه آنها در حال رفتنم می گویند
Let the storm rage onاجازه بده خشم طوفان روشن شود
The cold never bothered me anywayسرما هرگز و به هیچ طریقی مرا عذاب نمی دهد
It’s funny how some distance makes everything seem smallخنده دار است که چگونه برخی فاصله ها همه چیز را کوچک به نظر می آورند
And the fears that once controlled me can’t get to me at allو ترسی که یکبار مرا کنترل کرده، نمیتواند تمام مرا دربرگیرد
It’s time to see what I can doوقت آن است که دیده شود آنچه من میتوانم انجام دهم
To test the limits and break throughبرای آزمایش محدودیت ها و شکستن مرزها
No right, no wrong, no rules for me, I’m freeبدون راستی، بدون اشتباه، بدون هیچ قانونی برای من، من آزادم
I am one with the wind and skyمن با باد و آسمان یکی هستم
You’ll never see me cryتو هرگز نخواهی دید مرا که گریه کنم
Here I stand and here I’ll stayاینا من ایستاده ام و همینجا خواهم ایستاد
My power flurries through the air into the groundقدرت من ناگهان میوزد از سوی هوا به سمت زمین
My soul is spiraling in frozen fractals all aroundروح من پیچ میخورد در دانه های بلور یخی بر سراسر زمین
And one thought crystallizes like an icy blastو یک فکر کریستالی همانند یک انفجار یخی
I’m never going back, the past is in the pastمن هرگز به عقب بر نمیگردم، گذشته متعلق به گذشته است
And I’ll rise like the break of dawnو من بالا خواهم رفت شبیه طلوع
That perfect girl is goneآن دختر بی نقص از بین رفته است
Here I stand in the light of dayاینجا من ایستاده ام در روشنایی روز
The cold never bothered me anywayسرما، هرگز و به هیچ طریقی مرا عذاب نمی دهد