خبرگزاری آیصد (جدیدترین و جذاب ترین اخبار ایران و جهان)

نشر توسط:admin Views 23 تاریخ : 30 ارديبهشت 1395

یادمه سر جلسه کنکور کارشناسی انقد استرس داشتم که اصلا نفهمیدم چه تستی زدم و چیککار کردم

نزدیکای کنکور ارشد رفتم پیشه یکی از رفیقام که از بجهای مذهبی است گفت حسام چته ؟مگه بخدا ایمان نداری؟گفتم دارم ولی دسته خودم نیست برگشت گفت مادی که درس بود ما انجام دادیم معنوی هم که توکل و توسل بود ما انجام دادیم خدا هم که بخیل نیست . تو چرا هی استرس داری ...؟اقا انقد این حرفاش منرو اروم میکرد که نگو اخه من خیلی ادم استرسی هستم خیلی خیلی خیلی ادم استرسی هستم . سر کنکور کارشناسی تپش قبل شدیدی داشتم اما کنکور ارشد با اینکه کلی غلط داشت و اصلا شرایطو طوری بوجود اورده بودند که بچه های مردم سکته کنند . اما من فقط سر جلسه میگفتم تو بزرگی همین بخدا ذره ای استرس نداشتم برای خودم خیلی جالب بود انگار ایمان به خدا و عظمتش منرو از ی دنیایی به ی دنیایی دیگر برده بود بدون هیچ استرسی تست میزدم و میون تست میگفتم خدای اخر عاقبته همه ی جوونای مارو بخیر کن خدایا دوستام خوب بشند ................... کنکور که تموم شد فقط حسرت خوردم که چرا خدارو قبل کنکور کارشناسی نشناخته بودمو چرا توکل نکردم بهش ..............راحت شریف رو تو کارشناسی از دست دادم خیلی راحت...........شما از دست ندید............بشناسید خدارو و توکل کنید

ییاعلی