تازه ها
پست سوم: اینترنت و حوزه عمومی
حوزه عمومی مفهومی آشنا در علوم اجتماعی و
سیاسی است که توسط هابرماس متفکر آلمانی تئوریزه شده است. بحث و گفتوگوی علنی درباره مسائل و موضوعات با هدف دستیابی
به اجماع یا حداقل، افکار اکثریت، سنگ بنای دموکراسی است. چرا که هیچ فردی به تنهایی نمیتواند آگاه
بر همه حقایق باشد یا پیامد یک اقدام و سیاست رابداند. لذا وجود حوزهای
برای استفاده از نظرات گوناگون و بحث و گفتوگو ضروری است. چنین حوزهای،
حوزه عمومی نامیده میشود.هابرماس تعبیر« حوزه عمومی « را در اطلاق به
عرصهای اجتماعی به کار میبرد که در آن افراد از طریق مفاهمه، ارتباط و
استدلال مبتنی بر تعقل، موضعگیریها و جهتگیریهای هنجاریای اتخاذ میکنند
که بر فرایند اعمال قدرت دولت،
تاثیراتی آگاهی دهنده و عقلانی ساز باقی میگذارد. به عبارت بهتر، افراد در
حوزه عمومی از طریق مفاهمه واستدلال و در شرایطی عاری از هرگونه فشار،
اضطرار یا اجبار درونی (خودخواسته) یا بیرونی (قهری) و بر مبنایآزادی و آگاهی
تعاملی و در شرایط برابر برای تمام طرفهای مشارکتکننده در حوزه عمومی
مذکور مجموعهای ازرفتارها، مواضع و جهتگیریهای ارزشی و هنجاری را تولید میکند
که در نهایت به صورت ابزاری مؤثر برای تاثیرگذاردن بر رفتار و عملکرد دولت
به ویژه در عقلانی ساختن قدرت دولتی عمل میکند (نوذری، 45:1381). مجموعه این شرایط و تعاملها در وضعیت مذکور،
بستری را فراهم میسازد که طی آن کنش کلامی در نهایت درمطلوب ترین و
آرمانیترین و جه آن یعنی « کنش
ارتباطی « یا « کنش مفاهمهای « خود را نمایان میسازد. سه عنصراصلی حوزه
عمومی از دیدگاه هابرماس چنین است:
1- حوزه عمومی به مکانی برای تبادل نظر نیاز دارد که برای همه
قابل دسترسی باشد و امکان بیان ومبادله تجربیات اجتماعی و دیدگاه ها در
آنجا وجود داشته باشد.
2- در حوزه عمومی،
مواجهه با دیدگاهها و نقطه نظرات از طریق مباحث عقلانی و منطقی صورت میگیرد.
به اینمعنی که انتخاب سیاسی - منطقی تنها زمانی ممکن است که حوزه
عمومی در وهله نخست، شناخت و درک آشکاری نسبت به گزینههای ممکن عرضه
کند; به طوری که هر شخص بتواند از بین آن گزینهها دست به انتخاب بزند.
رسانهها باید گستردهترین طیف ممکن چارچوبها یا چشماندازها را عرضه کنند تا
شهروندان نسبت به آنچه که انتخاب نکردهاند نیز آگاه شوند.
3- بازبینی و نظارت سیستماتیک و نقادانه بر سیاستهای دولت، وظیفه
اصلی حوزه عمومی است (مهدی زاده، 33:1389).
هابرماس ریشههای تاریخی و مکانی ظهور حوزه عمومی را در درون سالنها و مجامع عمومی بحثهای آزاد وعلنی قرن هجدهم جستوجو و پیگیری میکند: باشگاهها، کافهها، روزنامهها و مطبوعات که در واقع طلایه دار وپیشگام روشنگری ادبی و سیاسی اروپا به شمار میرفتند. در این مجامع و مراکز مناقشهها و مباحث متعدد پرباری راجع به نقش سنت صورت میگرفت و در همین مراکز بود که شالوده و سنگ بنای نخستین معارضه و رویارویی بااقتدار فئودالی پایهریزی گردید.
هابرماس از حوزه عمومى به عنوان یک حلقه مفقوده در جامعه مدرن یاد کند که مى تواند واسطه اى میان جامعه مدنى و دولت باشد و دولت را از اقتدار و نسخه پیچى مدرن بازدارد. وى در منظومه مدرنیته خود، جایگاه والایى براى حوزه عمومى قائل است و البته امروز وجود برخى رسانه ها و روزنامه هاى مستقل، رشد و رواج اینترنت و بالاخص پدیده وبلاگ نویسى هر یک مى توانند گامى در بازتولید و احیاى حوزه عمومى انتقادى هابرماس بردارند (ناظم زاده، 1387).
توصیف هابرماس از تحولات تازه در حوزه عمومی غم انگیز است: سرمایه داری پیروز شده است، ظرفیت تفکرانتقادی به حداقل رسیده است، فضایی واقعی برای حوزه ای عمومی در عرصه مجتمعهای فراملی رسانه ای و فرهنگ فراگیر تبلیغات وجود ندارد (وبستر،181:1382).
صرفنظر از نقدها و تشکیکهایی که بر نظریه حوزهعمومی هابرماس شده است، امروزه عدهای معتقدند که فناوریهای نوین ارتباطی و به ویژه اینترنت میتواند حوزه عمومی را مجددا در تاریخ احیا کند و به شکلگیری حوزهعمومی مجازی منجر بشود. در حالت خوشبینانه، اگر مؤلفههای اساسی حوزه عمومی را » گفتوگو، افکارعمومی و کنش « بدانیم، اینترنت بستر مناسبی برای ظهور و تجلی هر یک از اینهاست. شهروندان میتوانند ازطریق اینترنت به گفتوگو و تعامل پیرامون مسائل و موضوعات مورد علاقه بپردازند و از این طریق افکارعمومی بهعنوان صدای مردم شکل بگیرد و هر یک میتوانند در مخالفت یا موافقت با یک مساله و موضوع اجتماعی وسیاسی دست به کنش مناسب بزنند.وقتی انسان درباره »عموم «میاندیشد، مبادلات آزادانه ایدهها و اندیشههای سیاسی را در ذهن تصورمیکند. ایده عموم با آرمانهای دموکراتیکی که خواهان مشارکت شهروندان در امور عمومی است، رابطه تنگاتنگ دارد.
رسانههای الکترونیکی ـ تعاملی نوین مانند شبکه جهانی اینترنت و به تبع آن پایگاههای اطلاع رسانی، پستالکترونیکی، بولتنهای الکترونیکی و دیگر انواع واقعیت مجازی، نوع جدیدی از فضای اجتماعی را با خود به ارمغانآوردهاند. این ابر فضا که از غیرفیزیکیترین فضاها نیز هست، میتواند برای حوزه عمومی آثار و فواید فراوانی در برداشته باشد و بدون شک اهمیت آن روزبه روز افزایش بیشتری مییابد.اینترنت رسانهای است که به همه مشارکتکنندگان و کاربران، برای استفاده مشترک از اطلاعات، فرصت برابراعطا میکند.
پیدایش اینترنت به معنای این است که هر کس میتواند با حداقل تلاش و دشواری، به دیگران وصل بشود و دانش و دیدگاههایش را برای فردی به خصوص یاهمگان منتشر سازد. از این لحاظ، اینترنت وسیلهای پایدار جهت تقویت گفتوگوی عمومی در مورد طیف وسیعی ازمسائل مربوط به خیر مشترک است.
منابع:
نوروزی، ح. (1381). بازخوانی هابرماس. تهران: انتشارات نشر چشمه.
مهدی زاده، م. (1389). نظریه های رسانه اندیشه های رایج و دیدگاه های انتقادی. تهران: انتشارات همشهری.
ناظم زاده، ع. (1387). حوزه عمومی در ایران. باشگاه اندیشه، دسترسی 18 مهر 1392،
http://www.bashgah.net/fa/content/show/16973.
وبستر، ف. (1382). نظریه های جامعه اطلاعاتی. ترجمه مهدی داوری. تهران: مرکز چاپ و انتشار وزارت امور خارجه.