تازه ها
نمایش چشمه جن
این پُست ، گزیده ای از نمایشنامه چشمه جن است به زبان فاخر لُری . که گروه در حال تمرین و آماده سازی برای جضور در جشنواره های مختلف کشوری و استانی می باشد .
و اگر خدا بخواد و گوش شیطان کر بشه و خاری تو چشمش بر ه و استخونی توی گلوش و باز اگر ابر و باد و مه خورشید و فلک اجازه بدن ، احتمالا کار رو توی شهرم اجرا کنیم . ( چه با تاکید نوشتم شهرم ، آدم بعضی وقتا فک می کنه که شهرش نیست !!!! )
چون فقط انگار در این شهر دست انداختن زبان و لهجه لری و مضحکه سازی با ادبیات و گویش مردمان چند هزار ساله این سرزمین و زاگرس ایستاده به قامت تاریخ ، خریدار داره .
نه کارهای جدی .
الخیر و فی ماوقع .
**********************************************************************
نمایشنامه :
چشمه جن
نوشته :
مهدی آشوغ
*
1
*
در پس دیوار، بیشه است .
نیمه های شب است .مردی ( چل گیس ) ( چل گیس به معنای کسی که موهای بلند و پرپشتی دارد . ) سرگردان در بیشه است . گم شده است . به کنار چشمه می رود تا تشنگی خود را برطرف کند . احساس عجیبی
می کند.
چل گیس : آخ دِ چنگ ای روزگار . گوم بیمَ ... ای صدا چینهَ ؟
صداهایی عجیب شنیده می شود . کسانی اوراد می خوانند . موسیقی خاصی هم آواز آنان است .
یهَ چینیهَ ؟ یهَ چه بدبختیهَ ؟ / به بالا نگاه می کند. / بعد او بارون ، ماه ها مین وسط آسمو . نباید مین بیشه بام . نحسی ای ملاکیا گیرم .
چوب دستی را به حالت دفاع از خود گرفته است .
صداها نزدیک تر می شوند . چل گیس به پشت درختی می رود و مخفی می شود .
چل گیس : کنار ای چشمهَ جن ؛ که ای اجنیا چشیام درارن ... آخ دِ چنگ ای روزگار ...
کسانی با حالات ها و صورتهایی مانند گراز و گرگ و بدن هایی به مانند انسان سم به پا می آیند . در حال برگزاری مراسم خاصی می باشند . یکیشان لباس سفید بلندی به مانند عروس به تن دارد . باقی اطراف اویند . چل گیس از ترس نفس هم نمی کشد .
مراسم اجنه ها ادامه دارد.