تازه ها
فیلم نوآر
اصطلاح فیلم نوآر بعد از جنگ جهانی دوم، در سال 1946 میلادی توسط برخی از منتقدان فرانسوی به زیرمجموعه ای از فیلم های پرهیجان درجه B هالیوودی اطلاق شد. این فیلم ها به دنیای گنگسترها و جنایتکاران می پرداخت. دقیقاً همان زمانی که به دلیل اشغال فرانسه توسط آلمان نازی بسیاری از این فیلم ها دیده نمی شدند. فیلم های نوآر محصول یک دورۀ ناپایدار سیاسی در فاصلۀ سال های 1941 تا 1958 هستند. دوره ای که جنگ جهانی دوم و جنگ سرد در آمریکا ایجاد ناآرامی کرده بودند. در این سال ها «رؤیاها» و هویت آمریکایی به شدت با بحران مواجه شده بود و زمان وارد بازار کار شده بودند.
نخستین فیلم این ژانر «شاهین مالت» (Maltese Falcon) محصول سال 1941 ساخته جان هیوستون بود. هیوستون با شاهین مالت آغازگر فیلم هایی شد که در تاریخ سینما به فیلم سیاه (یا فیلم نوآر) معروف شدند. فیلم هایی که به شکل رادیکال با شیوه زندگی آمریکایی و خوشبینی سنتی فیلم های هالیوودی از درِ مخالفت درآمدند. منتقدان سینما تأکید کرده اند که این نوع فیلم ها با ابهام اخلاقی، اقدامات جنایی و پیچیدگی های شدید موقعیت ها و انگیزه ها به بیننده احساس ترس، وحشت، بدبینی و عدم اطمینان را القاء می کنند.
ریشه واژه فرانسوی (Noir)از اصطلاح «رمان سیاه» گرفته شده که فرانسوی ها به نوعی به رمان های ترسناک سبک رمانتیک انگلیسی قرن 19 اطلاق می کردند. تعدادی از کارگردانان توانستند این فضای رقت بار، تنگ و آکنده از حس ترس و افسردگی را در آثارشان منعکس کنند. از آن جمله می توان به فیلم های «چینی» (1931) (la chinoise) و «انسان چهارپا» (1928) The Human Beust هر دو ساخته ژان رنوار و خیابان سرخ (Scarlet Street) و هوس انسان (The Human desire) ساخته فرتیز لانگ ـ که بعدها به عنوان نمونه های نوآر هالیوودی شناخته شدندژان گابِن (بازیگر) به عنوان تجسم کاملی از قهرمان رمانتیک و تقریرگرا در اکثر آثار آن دوره ایفای نقش کرد. در فیلم «په په لوموکو» Pepe Le Moko شاهکار تحسین برانگیز ژولین دوویویر، گابن نقش رهبر یک گروه گنگستری و بی رحم در شمال الجزایر را دارد که به خاطر دل باختن به یک زن توریست و زیبای فرانسوی تا سر حد مرگ پیش می رود.
برخی از تکنیکها و شاخصههای این نوع سینمایی که کمتر مورد مناقشه قرار گرفته است و در واقع به المان ثابت نوآر بدل شدهاند به این شرح اند:
1-اکثر صحنهها در شب میگذرند و نورپردازی پرکنتراست بر صحنهها حاکم است.
2-مانند اکسپرسیونیسم آلمان ما با ترکیب بندیهای مورب و خطوط شکسته روبرو هستیم که حس عدم ثبات و تعادل را القا میکنند.
3-خیابانهای خالی نوآر تقریباً همواره با باران تازهای خیس و مرطوب است.
4-نوآر اندوهناک است و جبری. تقدیری از پیش محتوم انگار بر پیشانی شخصیتها حک شده و گریزی از آن وجود ندارد.
5-نوآر به لحاظ شمایل شناختی: شامل، خیابانهای تاریک شهر، بارهای کوچک، آپارتمانهای مدرن، لباس بارانی و کلاه شاپو، به لحاظ سبکی: استفاده از صدای روی تصویر، فلاش بک، نورپردازیهای اکسپرسیونیستی، ترکیب بندیهای بی مرکز و بیثبات، به لحاظ روایی: تاکیدی نو بر انگیزههای روان شناختی نا متعارف، سرگشتگی و سرخوردگی قهرمان مرد به دلیل درست پیش نرفتن برنامه اش.
اولین فیلم نوآر را شاهین مالت می نامند ولی می توان نشانه های فیلم نوار را در فیلم های پیش از این فیلم یعنی همشهری کین و بیشتر آثار لانگ به خوبی دید. شخصیت های این نوع فیلم ها را آدم های فاسد و تبهکار،کاراگاهان، قاتلان،میخواره ها و گانگستر ها و ... تشکیل می دهند. که عموما تنها،خسته،خونسرد،بی اعتماد، بدگمان و درگیر گذشته اند.مردان این نوع فیلمها غالبا افراد از خود بیگانه اند که با جامعه شان احساس غریبی می کنند.
برخی از فیلمهای نوآر کلاسیک و مدرن :
بندر مه آلود: مارسل کارنه
شاهین مالت: جان هیوستون
سایه یک شک: آلفردهیچکاک
لورا: اتو پره مینجر
غرامت مضاعف: بیلی وایلدر (که بانو الیزا اشاره فرمودند)
خیابان اسکارلت: فریتزلانگ
خواب طولانی: هاوارد هاکس
بانویی از شانگهای :اورسن ولز
التهاب: رائول والش
مرد سوم: کارول رید
سانست بلوار: بیلی وایلدر
جنگل آسفالت: جان هیوستون
بیگانگان در ترن: آلفرد هیچکاک
جیب برخیابان جنوبی: ساموئل فولر
قتل: استنلی کوبریک
بوی خوش موفقیت: الکساندر مکندریک
نشانی از شر: اورسن ولز
بیلیارد باز: رابرت راسن
سامورایی: ژان پیر ملویل
محله چینی ها: رومن پولانسکی
صورت زخمی: برایان دی پالما