نشر توسط:admin Views 30 تاریخ : 25 ارديبهشت 1395 نظرات ()
ادبیات چیست؟
نوشته های والا و با ارزش اندیشه ها و خیال ها را به بهترین و عالی ترین وجه بیان می کند. در این مقوله ادبیات به هنر ادبیات یعنی ادبیات تخیلی و بیان اندیشه های والا مربوط که این اصطلاح مد نظر ما است و معنای واقعی ادبیات است .ادبیات چیست؟بشر از دو هزار سال پیش به تحقیق پیرامون شکل و ماهیت و چیستی ادبیات پرداخته است . ادبیات هنر آفرینندگی است .یکی از راههای تعریف ادبیات اطلاق آن بر تمام آثار چاپی است و این امر علوم متفاوتی را شامل می شود :1 – به کلیه آثار مکتوب و هر نوشته که متعلق به تاریخ باشد . یکسان گرفتن ادبیات با تاریخ تمدن ، انکار قلمرو مشخص و روشهای مشخص تحقیق ادبی است .2 – مجموعه نوشته ها ، اصطلاحات و رفتارهای یک رشته . در این تعریف و رفتارهایی که در یک رشته به کار می رود مد نظر است که با عنوان ادبیات فلسفی ، ادبیات پزشکی مورد مطالعه قرار می گیرد .3 – نوشته های والا و با ارزش اندیشه ها و خیال ها را به بهترین و عالی ترین وجه بیان می کند. در این مقوله ادبیات به هنر ادبیات یعنی ادبیات تخیلی و بیان اندیشه های والا مربوط که این اصطلاح مد نظر ما است و معنای واقعی ادبیات است .ماده ادبیات :می دانیم که هر هنر دارای ماده ی خاص خود است . ماده ی نقاشی رنگ ، ماده ی موسیقی صوت و ماده ی ادبیات زبان است . اما آن چه که باعث تفاوت زبان با دیگر ماده ها است این نکته است که زبان هم چون رنگ یا صوت ماده ای خنثی نیست بلکه خود آفریده بشر است . بنابراین سرشار از ماده ی فرهنگی گروهی است که با آن صحبت می کنند . اما زبان ادبی با زبان روزمره متفاوت است .امروزه ادبیات به آثار باارزشی که بر گرفته از اندیشه و خیال باشد اطلاق می شود . پس تنها آثاری را ادبی می دانیم که در آن کارکرد زیبا شناختی غالب باشد .تفاوت زبان و ادبیات1 – زبان با نشانه قاموسی در ارتباط است . ادبیات نشانه ها را در معنای دیگری به کار می بردبه این شعر نگاه کنید :این برف سر باز ایستادن نداردبرفی که بر روی و موی ما می نشیندخوانننده ابتدا به معنای نزدیک و بعد به معنای بعید آن می اندیشد برف در معنای ساده و قاموسی نیست و شاعر آن را برای نشان دادن گذر عمر و پیری به کار برده است .2 – نشانه های زبان تک معنایی هستند و نشانه های ادبی چند معنایی.به این بیت حافظ نگاه کنید :شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود نرگس او که طبیب دل بیمار من استدر این بیت حافظ نرگس را در معنای چشم معشوق به کار برده حال آن که در زبان نرگس تنها بر نام گلی اطلاق می شود .3 - جمله های زبانی ( گزاره ) احتمال صدق و کذب دارد اما در گزاره ادبی تخیلی و شعری هستند .صبا به زلف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را4 – پیام ها در جمله های عادی مستقیم و روشن و در زبان ادبی مبهم و غیر مستقیم است چرا که ذهن خواننده را به کنکاش و فعالیت وا می دارد .این شعر سهراب را توجه کنید :رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن هابخشیدو به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:نرسیده به درخت،کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است5 – در زبان چگونگی زبان و بیان اهمیت ندارد . در ادبیات کیفیت بسیار مهم است .مثال : به سراغ من اگر می آییدنرم و آهسته بیاییدمبادا که ترک برداردچینی نازک تنهایی من6 - زبان عادی کاربردی و صریح و زبان ادبی عاطفی ، خیالی و مبهم است .شعر شفیعی کدکنی را که در آن احساس ها به هم آمیخته است را نگاه کنید :این صدا صدای کیست؟این صدای سبزنبض قلب آشنای کیست؟این صدا که از عروق ارغوانی فلقوز صفیر سیره وضمیر خاک ونای مرغ حقمیرسد به گوش ها صدای کیست؟نتیجهامروزه ادب و ادبیات کارکرد وسیعی در زبان فارسی دارد آغاز این گستردگی از عصر مشروطه در ایران است . امروزه ادبیات به آثار باارزشی که بر گرفته از اندیشه و خیال باشد اطلاق می شود . پس تنها آثاری را ادبی می دانیم که در آن کارکرد زیبا شناختی غالب باشد .