نشر توسط:admin Views 25 تاریخ : 25 ارديبهشت 1395 نظرات ()
کمدی : ارسطو در هنر شاعری مینویسد: کمدی تقلید کسانی است که از حد متعارف برتر باشند. ولی نه از حیث هرگونه عیب (نقص) بلکه فقط از حیث زشتی های خنده آور و عیب یا خطائی را خنده آور میگوییم که درد و گزندی به کسی نرساند، چنانکه نقابهائی که بر چهره میگذراند، زشت و بد شکل است،لیکن موجب خنده میشود وکسی را رنج و زیان نمیرساند.[1]
کمدی احتیاج به تکنیکی مخصوص دارد. موقعیت های کمیک نیز احتیاج به صمیمت دارند و فکر اصلی آن باید روشن باشد. در غیر این صورت به جایی نمی رسد. و این چیزی است که با نهایت تأسف بعضی اوقات فراموش میشود. بایستی گفت، فکرهای اصلی و اساسی بعضی از کمدی های ما به طور کلی بسیار مبهم است. درکمدی، بازیگر باید بدون اعتراض موقعیتی را که در آن قرار میگیرد بپذیرد. مهم نست. که احتمال وجود چنین موقعیتی چقدر است. او باید کاملاً ذهنش را مشغول آنچه که انجام میدهد بکند و آن عمل را با صداقت و شرافت انجام دهد.[2]
در ابتدای رواج کمدی شاعران از این ده به آن ده میرفتند و روی چارپایهها میایستادند و نمایشنامههایی را که تنظیم کرده بودند. میخواندند «کمدی» اثری دراماتیکی است که اخلاق و عادت و مفاسد اجتماع را با بیان مضحک و مفرح بیان میکند و موجب عبرت و اعجاب میگردد. معمولاً در کمدی بازیگران خوشحال و خندانند، جز در مواقعیکه بیان عشقی، وجودتاثر و حزنی را ایجاب کند.
تماشاچیان کمدی، میباید با افرادی روبرو شوند که معایبی دارند و این معایب کم و بیش در خود ببینندگان نیز وجود دارد، ولی این معایب نه آن قدر بزرگند که ایجاد کین کنند و نه آنقدر خطرناک که موجب هراس بینندگان گردند. به عبارتی دیگر کمدی آینه شفافی است که ضمیر هنرمندان را مینمایاند. کمدی با تراژدی در اصل ،در وسیله و در هدف اختلاف دارد، برای اینکه بازیگر بتواند کمدی را خوب بازی کند باید در محل و حال قهرمان آن قرار گیرد. [3]