تازه ها
دوری و دوستی
سلام
هزار و چهارصد و بیست و چهارم
اسمش را گذاشته ام معلم عشق !
هر سال شاید دوبار هم در کلاسش حاضر نشوم اما انصافا در رشد من
تاثیر بسیاری داشته !
دیروز می گفت :
وقتی از کسی دور باشی و دوستش داشته باشی
این چنین " دوستی " هنر نیست ...
هنر است که دم دست هم باشیم ، کنار هم باشیم ، خوبی ها و بدی های یکدیگررا
از نزدیک ببینیم و " تحمل " کنیم !
.
.
تفسیر لطیف او از "عشق" و " دوستی " ،
مرا به این سمت و سو ُبرد :
راستی !
خوب بودن با خدایی که فقط خودت باشی و او که هنر نیست .
هنر اینست ؛
قاطی مردم باشی ، بین همین خوب ها و بدها زندگی کنی
عده ای سعی کنند تو را بفریبند ،
عده ای از این فریبکار ها خیلی زیبا باشند،
اصلا فریب خوردن از اینها هم خیلی لذت بخش باشد ،
اما حواست با لذت های زود گذر پرت نشود !
.
عده ای سعی کنند تو را هدایت کنند ،
عده ای از هدایت کننده ها خودشان فریب کار باشند ،
عده ای از این هدایت کننده ها خوب باشند اما بلد نباشند هدایت کنند،
اما باز تو هدایت شوی و رشد کنی !
.
خلاصه ، وسط معرکه باشی و خدا هم باشد !
این قشنگ است ! نه ؟
وگرنه دوری از مردم
و
دوستی با خدا که هنر نیست !!!
...
..
.